وبلاگ گروهی گیاوان زمین

ایجاد فضائی فرهنگی برای پیشرفت گیاوان زمین

وبلاگ گروهی گیاوان زمین

ایجاد فضائی فرهنگی برای پیشرفت گیاوان زمین

گیاوانم

گیاوانم

ای گیاوان سرچشمه آب حیاتی

ای گیاوان گل آرزوی جاویدانی

ای گیاوان سر فراز خواهم ترا

ای گیاوان با ناز و نیاز خواهم ترا

ای گیاوان هزارها آرزو دارم برایت

همیشه زیبا و آباد خواهم ترا

گیاوان شاداب می خواهم ترا 

گیاوان با تاج می خواهم ترا

گیاوان حفاظت خواهم کرد ترا

گیاوان خونم فدای خاکت گردد

گیاوان از پهره جدا نخواهم کرد ترا

گیاوان زنده است یاد سردارانت

گیاوان همیشه پیروز خواهم ترا

گیاوانم تا ابد وطن خوانم ترا

.:. راج بلوچ .:.

 سلامی گرم خدمت همکاران گرامی وکاربران عزیز مدتی به علت مسافرت پیش بینی نشده ای از شما عزیزان دور بودم و توان نوشتن مطالب و وقت به تایید نظرات نکردم به بزرگیتان ببخشید وفعلا دوباره باشما عزیزان خواهم بود

׀ +׀ نویسنده: راج بلوچ ׀ تاریخ: سه شنبه چهارم خرداد 1389

مشکل اب مصرفی در سرارو و همزنگ

                 

اب شرب از اساسی ترین مایحتاج روز مره جامعه است و روستای سرارو و همزنگ با جمعیتی هزار نفره از این نعمت محروم هستند و اب چاهای سرارو که بوسیله موتورهای ابی به منبع این روستا پمپاژ می شود وبوسیله لوله به روستا تزریق می شود  شور و غیر قابل شرب است و شهرواندان سرارو همزنگ برای تهیه اب شرب دست به دامن تانکرها می شوند و با قیمت گزافی اب مصرفی خود را خریداری می کنند که با هزینه های سرسام اور امروزی پرداختن پول اب برای قشر کم در امد سرارو طاقت فرساست . لذا از مسئولین ذی ربط علی الخصوص فرماندار محترم شهرستان سیریک خواهشمندیم برای رفع این معضل روستای سرارو اقدامات لازمه را انجام دهند .

   

نویسنده : راج بلوچ

بیایید فقط به جنگ معلول نرویم علت را هم هدف بگیریم

نام خداوند بخشاینده و مهربان

بیایید فقط به جنگ معلول نرویم علت را هم هدف بگیریم

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت بانیان این وبلاگ و کاربران محترم گیاوانی و ارزوی موفقیت برای تمام  بلاگرهای گیاوان در دنیای مجازی گیاوان و منطقه.دوستان عزیز این روزها موجی بر علیه به اصطلاح دشمنان گیاوان زمین توسط بعضی از بلاگرهای منطقه و مخصوصا وبلاگ تومن زره براه افتاده است که بنده شخصا موضع گیری علیه دشمنان اصلی گیاوان و ملت بلوچ را عملی نیک و بسندیده می دانم و ان را حرکتی مفید و ظلم ستیزی گیاوانی های عزیز به حساب می اورم ولی از طرفی احساس می کنم که دوستان بلاگر و اندیشمندان گیاوانی  نشانه کمان را اشتباهی گرفته اند وبه همین علت تیرشان به خطا خواهد رفت.دوستان چرا دشمن اصلی و مشترکمان را هدف نمی گیرند چرا ما به بدون توجه به علت به جنگ معلول می رویم و علت را جستجو نمی کنیم .دشمنی که سالها است که با تمام امکانات بر ما می تازد و ما این دشمن تا دندان مسلح را به حال خود رها کرده ایم و دنبال اختلافات قبیله ایی  و ضربه زدن به مردم عادی و بی دفاع خود هستیم ما وقتی جلوی علتها را نگیریم معلول در حال رشد است ونمی توان کاری کرد  .به نظر من این طرز فکر دوستان بلاگرمان دو علت دارد دلیل اول بی اطلاعی از اوضاع منطقه و گیاوان که ان هم از شگردهای دشمن بوده که بحثی جداگانه می خواهد که در اینده به ان خواهیم برداخت و دلیل دوم ترس از دشمن قوی و بی رحم که بنده دلیل اول را بیشتر در عمل کرد دوستان دنیای مجازی گیاوان سهیم می بینم و ان را نوعی بیروزی مقطعی برای دشمن قلمداد می کنم .دشمن اصلی ما می خواهد همه نگاها به طرف خودیها که همان معلول می باشند که دست برورده خود او هستند متوجه شود تا با اختلاف انداختن بین صفوف مردم ما به هدف ننگین و شیطانی خود برسد .

دوستان عزیز دشمنان مردم گیاوان مخبرین و فریب خورده های محلی نیستند جوانان معتاد و جوانان بی سواد و مسولین بی لیاقت و جوانان بزهکار ما مشکل اصلی اجتماع ما نیستند بلکه دشمنان اصلی ما کسانی هستند که  باعث اعتیاد و بیکاری و بی سوادی جوانان ما می شوند   چون اگر جایی برای رشد و برورش این معضلات اجتماعی نبود انهابه این وسعت و سرعت رشد نمی کردند  اگر دشمنان ما زمینه اعتیاد را فراهم نمی کردند ما این همه جوان معتاد نداشتیم .اگر مردم ما کسب و کار سالم داشتند جیره خوار و جاسوس اطلاعات نمی شدند اگر انها به ما اجازه تبلیغ عقیده و فرهنگ خودمان می دادند حال و روز ما این نبود که می بینید. جوان ما و وبلاگ نویس ما درد اجتماع خود را می شناخت و به جنگ معلول نمی رفت معلولی که گرفتار دستان نیرومند علت است بس تا دیر نشده بجای جنگ با معلول علت را بیدا کنیم و به جنگ علت برویم و علت این همه ناحنجاریهای اجتماعی را بیدا کنیم.بس بیاید بجای خالی کردن عقده های شخصی و فحاشی نسبت به یکدیگر مردم خود را متوجه دشمن اصلی که همان علت است بکنیم .و تا روزی که این علت هست این معضلات اجتماعی خواهند بود اگر دوست دار مردم گیاوان هستید بس بیاید تا دیر نشده به جنگ ان دشمن اصلی برویم . و من تصمیم گرفته ام که با همکاری شما دوستان و کاربران محترم با همین امکانات ناچیز به جای برداختن به معلول علت را جستجو کنیم  .........منتظر بستهای ما در این زمینه باشید.

به امید گیاوانی اباد و ازاد ..........بلوچ 

افراد غیر بومی تکیه بر کرسیهای ادارات شهرمان زده اند

چرا افراد غیر بومی تکیه بر کرسیهای ادارات شهرمان زده اند.!؟

 

ما در اینجا قصد نداریم مانند بعضی از دوستان وبلاگ نویس به فرد ، دسته و گروه خاصی اهانت کنیم ولی ما دنبال چراهایی هستیم که برای ما تا بحال بی جواب مانده اند و کسی نیست که باسخگو این سولات مردم ما باشد.گیاوان سرزمین ما  گیاوانی هاست و ما گیاوانی ها مردمانی هستیم،  رشید، غیرتمند، شجاع، درستکار، امانتدار، مهماننواز و صادق.با این اوصاف ما مخالف مهمانانمان نیستیم ولی وقتی می بینیم که مهمانان ما نقش صاحب خانه را بازی می کنند و ما مردم گیاوان با این که صاحب خانه هستیم ولی در سرزمین و شهر خود احساس غریبی میکنیم .

ایا شده حتی یک بار از خودتان ببرسید چرا فرماندار ما غیر بومی است ؟چرا نماینده مجلس ما یک یزدی است؟  چرا در اکثر دستگاههای اداری و اجرایی درهنگام استخدام نیروی انسانی توجهی به بومی بودن نیروی استخدامی نمی نمایند و بیشتر فاکتورهای بی ارزشی را برای استخدام در ادارات در بستهای کلیدی قائل هستند فاکتورهایی که شایسته سالاری و توجه به بومی بودن جا و ارزشی در بین در انها ندارد؟ و چراهای دیگری که مجال گفتنشان در این جا نیست. باید از مسئولان بلادستی پرسید چگونه است گیاوانی در حال حاضر در خارج از ایران می تواند به بالاترین مدارج علمی  و سیاسی دست یابد ولی در داخل ایران و در شهر خود حتی کارمند جز نشود و در عوض  گازوئیل کش و بیکار باشد.؟ بس مشکل از کجاست و چه کسی مقصر است؟ و ارجعیت این اقایان غیر بومی در چه چیزی است ؟این سوالی است که باید خودمان جواب ان را بیدا کنیم و ان را جدی بگیریم اری خودمان باید به فکر بیفتیم کسانی دیگر به فکر ما نیستند ما استعداد  اداره امور خود را داریم ولی به این نتیجه رسیده ایم که برای به دست گرفتن امور شهر خود شایستگی و مدرک برای بلوچ گیاوانی کافی نیست و باید خصوصیات دیگری داشته باشیم تا به کرسیهای مهم شهرمان تکیه بزنیم !!!!. 

 در سالهای نه چندان دور زمانی که ما مردم گیاوان خود مسول امور منطقه خود بودیم با امکانات بسیار اندک ان زمان مردم ما توانستد در همه زمینه ها منطقه خود را به شایستگی اداره کنند. در ان زمان که مهمترین دغدغه  مردم  ما امنیت بود مردم ما در امنیت بایدار زندگی خود را می گزراندند ولی در قرن بیست و یکم ما ارزوی همان امنیت را داریم که با وجود نیروهای غیر بومی در منطقه محقق نخواهد شد .بنظر ما اگر جوانان شایسته گیاوانی مسول ادارات امنیتی ،سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شهرشان باشند ان وقت ما می توانیم شاهد بیشرفت و ابادانی گیاوان باشیم در غیر اینصورت وضع از اینی که هست روز به روز بدتر خواهد شد و فقط  شهرستان شدن مشکلی را حل نمی کند .بلکه مشکلات را بیشتر خواهد کرد. امیدواریم که مسولین کشوری به خود بیایند و امور شهرمان را به دست جوانان شایسته گیاوان واگذار کنند.امین

به امید گیاوانی اباد و ازاد.....

اعتیاد بزرگترین دغدغه مردم گیاوان

مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن به عنوان خطرناکترین پدیده مردم گیاوان و بلوچستان بحساب می آید که جز تباهی و نابودی چیزی بدنبال نخواهد داشت.با نگاهی سطحی به تاریخ گذشته گیاوان و کلا بلوچستان به این نتیجه می رسیم که دربنجاه سال بیش اکثر مردم گیاوان و بلوچستان هیچگونه آشنایی با مواد مخدر نداشته و حتی دراشعار شاعران بلوچ و گیاوان نامی از آن به میان نیامده است.لیکن پس از بیروزی انقلاب اسلامی در ایران و در اوایل انقلاب مردم گیاوان کم کم با این مواد خانمانسوز به هر دلیلی اشنایی بیدا کردند و تا دهه دوم انقلاب اعتیاد به مواد مخدر از نوع تریاک در گیاوان همه گیر شد.  در این روزها مواد مخدر مصنوعی و شیشه و کراک هم به وفور در گیاوان یافت می شود که اثرات مخرب این مواد مصنوعی چندین برابر تریاک می باشد در سال های اخیر این مواد به سرعت جایگزین تریاک می شود.نگرانی ها در گیاوان به دلیل روی اوردن جوانان به انواع مواد مخدر و کاهش سن اعتیاد به این مواد روبه افزایش است به طوری که  یکی از بزرگترین دغدغه های مردم گیاوان رفع معضل اعتیاد جوانان به مواد مخدر است.
 مسولان دولتی  همیشه اعلام می کنند در کنار نهادهای دولتی و نیروی انتظامی و حتی ارتش و سپاه پاسداران که در مبارزه با قاچاق مواد مخدر نقش دارند، چندین  تشکیلات غیر دولتی نیز در این زمینه فعالند ولی ما مردم گیاوان فعالیت چشمگیری از انها در گیاوان خودمان نمی بینیم و به نظر بنده این همه نهاد دولتی و نیروی نظامی و تشکیلات غیر دولتی حداقل در گیاوان ما نتوانسته اند کوچکترین تاثیری بر کاهش اعتیاد داشته باشند و ما این امار و ارقام را مانند سایر امار وارقام بی اساس و تبلیغی بیش نمیدانیم . وقتی ما میبینیم که مواد مخدر در گیاوان روز به روز فراوان و ارزان تر  می شود و از طرف نهادهای مربوطه هیچ گونه تلاش جدی برای مهار این معظل نمی بینیم باور کردن این ادعاهای بوچ برای مردم ما بسیار مشکل است. چرا اقایان برای مهار قاچاق سوخت در عرض یک ماه می توانند این بدیده قاچاق سوخت  را در گیاوان به کلی مختل کنند ولی سی سال است که نمی توانند اعتیاد و خرید و فروش مواد را حتی یک درصد کاهش دهند در گیاوان ما واردگنندگان مواد به راحتی مواد مخدر وارد می کنند و  حتی توسط بعضی ارگانهای اطلاعاتی حمایت هم می شوند و خورده فروشان داخلی به راحتی هر چه تمام تر مواد می فروشند.سوال ما از مسولین این است که چرا مسببان اصلی و مستقیم رواج و گسترش اعتیاد در گیاوان را سرکوب نمی کنید و انها جوانان گیاوانی ما این اینده سازان گیاوان را با این کارشان به کام مرگ می فرستند ولی صیاد گیاوانی برای صید یک کیلو میگو راهی زندان و با جریمه های سنگین روبرو می شود
.ما از مسولین می خواهیم همراه با نیروی قهریه و نظامی زیر ربط برنامه ریزی هایی جذاب و مفرح جهت پر کردن مناسب اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ما انجام دهند ، تا دیگر این قشر حساس جامعه برای لحظه ای خوشحالی، تمامی سلامتی و عمر خود را نفروشد. و تا زمانی که نیروهای نظامی و قضایی با عاملین این بدیده شوم در گیاوان بر خورد جدی نکنند و برای جوانان گیاوان ایجاد شغل نشود و تا زمانی که فقر اقتصادی و فرهنگی و نبود امکانان تفریحی سالم وجود دارد مطمعن باشید وضع ما از اینی که هست روز به روز بدتر خواهد شد چون تحمل فقر ،بیکاری و زندگی مردم را زیر شدیدترین فشارها قرار دادن،زمینه هرگونه وازدگی و بناه بردن به افیون و مخدر را فراهم می کند.و مساعد ترین شرایط را برای اعتیاد جوانان ما در اینده بوجود می اورد.  به امید روزی که هـمه جـوانـان گیاوان در سـایـه تـلاش و کـوشــش و در پناه سلامتی و بدور از هرگونه مواد مخدر  به آباد کردن گیاوان عزیز  بپردازند. .....بلوچ

ناگفته هائی از افتتاح مسجد دلگپ

هر چند خبر افتتاح این مسجد مسرت بخش بود ، و شاهد حضور افراد سرشناس محلی در این مراسم بودیم ولی این مراسم دو غایب بزرگ داشت ، سیریک نیوز محسن زره زاده فقط به گزارشی تصویری بسنده کرده و توضیحی در باره مهمانان و حضار در این مراسم نداده بود و استاد اراسته نیز با انعکاس عکسهائی از مراسم بعلت خراب بودن خط نت نتوانسته بودند مطالب بیشتری  را در این زمینه بنویسند .

          

ولی نبود فرماندار و شهردار سیریک در این مراسم سوال برانگیز است . اقای الهیار طاهری بعنوان شهردار باید متوجه باشند حضور ایشان در این مراسم الزامی است و در این موارد که همه بدنبال اتحاد و وحدت هستند ایشان باید با حضورشان در این مراسم عملآ ثابت کنند که ایشان در صف اول اتحاد مردم منطقه قرار دارند . هرچند که میر خلیلی بعنوان نماینده مردم شهرستان سیریک در مجلس از غایبان همیشگی این مراسم محسوب می شوند ، ولی اقای طاهری جدا از مدیریت شهرداری از احاد مردم گیاوان بشمار می ایند که نبودشان نقطه ای منفی در مدیریت ایشان بحساب می

جوابیه کیومرث افسری به یکی از کاربران منتقد

براهک :این توضیح را با ید یاد اور شوم  که سرور گرامی کیومرث افسری این مطلب را با فونت انگلیسی و به زبان فارسی برای ما ایمیل کرده بودند که برگردان فارسی این مطلب توام با از قلم افتادگی بعضی اسامی از جمله اسم مرحوم : دادشاه محمد حسین بود که ما دادشاه ذکر کرده بودیم و ایشان در ایمیلی این اشتباه تایپی را به ما تذکر داده بودند که قبل از اینکه ما مطلب را تصحیح نمایم سرکار خانم سیمین درکامنت انتقادی خود به ان اشاره نمودند و بنده بران شدم در پستی مستقل به این موضوع بپردازم که سرور عزیز مان کیومرث افسری ایمیلی را ارسال نمودنده اند و در جواب نقد سیمین به ابهامات این بحث خیلی شفاف پاسخ داده اند ، قبل از اینکه به ایمیل اقای افسری بپردازیم یاد اور می شوم که بنده در پستهای پیشین نیز متذکر شده بودم این مطالب با ارزش را با فونت فارسی ارسال کنند تا ما راحت تر انرا انعکاس دهیم . بنده با مشغله کاری فروان و خستگی مفرط مطلب کیومرث افسری را به فارسی برگرداندم و انرا به مدیریت محترم وبلاگ ارجاع دادم که ایشان هر وقت صلاح دانستند از ان استفاده کنند و اگر در این مطلب اشتباهات تایپی و از قلم افتادگی وجود داشته از اقای کیومرث افسری و کاربران محترم پوزش می طلبم باور بفرمائید خستگی مفرط و دغده های روزمره توان ما را گرفته ولی ما فقط به عشق گیاوان و کاربران عزیزمان توانسته ایم دوام بیاوریم ، بعضی وقتها در مطالب اشتباهات فاحش املائی دارم که یکی از سروران بزرگوار سریع ما را از غلط غلوط املائی امان باخبر می کنند

اما بعد از کامت انتقادی سیمین خانم کیومرث افسری نوشته اند : با سلام به دست اندرکاران و کاربران محترم وبلاگ گیاوان ، در پاسخ  منتقد مطلب ارسالی که ایشان مطلب بنده را غیر علمی و بدون تحقیق ذکر کرده لازم می دانم متذکر شوم که تاریخ نویس نیستم و انچه را برای دوستان ارسال داشتم شنیده های خود از بزرگانی همچون : مرحوم رئیس موسی افسری ومرحوم دوست محمد افسری و اقای دادمحمد نیکخواه و پدرم علی افسری می باشند و در باره رخدادهای ذکر شده مستند تاریخی وجود ندارد که به ان استناد شود و اینرا نیز بایستی خاطر نشان کنم من و این وبلاگ تاریخ نویسی را انجام نمی دهیم و رسمی ترین منبع فرهنگی و تاریخی طائفه ما در دنیای مجازی وبلاگ وزین طاهرزئی است که در انجا مهندس عیسی نیکخواه با تسلط بی مثالش در تاریخ این قوم و منطقه قلم می زنند . من وقتی فعالیت همشهریانم (براهک و طاهو ) را در زمینه وبلاگ نویسی دیدم با اینکه اینها را نمی شناختم و الان هم نمی شناسم فقط بخاطر اینکه وجه مشترکمان طاهروئی بود و انصافآ خوب قلم می زدند بوسیله ایمیل با اینها در ارتباط بودم و براهک اصرار داشت که با انها همکاری کنم و من هم عدم اشنائی با منطقه را بهانه قرار می دادم و از همکاری با این دوستان شانه خالی می نمودم (بنده از شش سالگی از گیاوان خارج شدم و نزدیک بیست و چهارسال است که به طاهروئی و گیاوان نرفته ام ) تا اینکه براهک در باره امدن جد بزرگم طاهر محمد به گیاوان و حکومت ان بزرگوار از من سوالاتی را نمود و من هم انچه را که از بزرگانی که اسم بردم شنیده بودم بصورت مختصر به براهک ایمیل کردم و این شد که مطلب ارسالی بنده پست این وبلاگ گشت و بعد از ان برادرم خالد نیز مطلبی را به این دوستان ارسال نمود درکل می خواستم بگویم تاریخ نویس نیستم

کاربری که بر ما مطالب بنده ایراد گرفته بودند : در باره تاریخ نویسی که توضیح دادم ولی با قاطعیت می گویم واقعه چه بغون در سال ۱۳۰۸ هجری رخ داده و بنده در یادشتهای مرحوم رئیس موسی افسری اینرا نیز خوانده ام ، مرحوم رئیس موسی افسری در دفتری تاریخ وقایع مهم گیاوان و تاریخ وفات بزرگان و حتی تاریخ تولد خیلی ها را ثبت کرده بودند بعنوان مثال ایشان یاداشت کرده بودند : جنگ چه بغون  ۱۳۰۸ ، جنگهای رئیس حسن با نیروهای دولتی ۱۳۱۲ ، جنگ رئیس دوست محمد و رئیس علی با حاکم حیره (شارجه) به حمایت از شیخ عجمان ۱۳۱۲ ، وفات یوسف دادمحمد و موسی شهکرم ۱۳۱۳ و امدن سردار علی نقدی شیرانی به گیاوان..... و پدرم نیز تاریخ جنگ چه بغون را هزار و سیصد هشت می دانستند و اینکه بجای دادشاه محمد حسین ، نوشته بودیم دادشاه حسین نمی دانم چرا براهک و طاهو دادشاه حسین نوشته بودند و حتی بنده بعد از خواندن همین پست به براهک ایمیلی فرستادم و از ایشان خواستم که اینرا اصلاح کنند(اسم کامل ایشان و نسبت خویشاوندی ایشان با دوست محمد کرمداد) ولی از این منتقد گرامی که ادعای پژوهش در زمینه مسائل تاریخی گیاوان را دارند متعجبم که با چه سند و مدرکی ادعا دارند که سردار علی جلال در جنگ چه بغون حضور نداشتند و کتمان رشادت و جانفشانی سردار علی جلال در این نبرد به منزله ندید گرفتن بزرگترین ارزشهای تاریخی این قبیله است و بر کسی پوشیده نیست سردار علی جلال یکی از ستون های اساسی عزت و پایداری

             

 این قبیله هستند و بدون مدرک حضور ایشان را ندید گرفتن خارج از انصاف و قداست قلم است اگر علی جلال دراین نبرد حضور نداشتند بعد از مجروح شدن زود هنگام دو سردار رشید طاهرزئی حسن یارمحمد و دوست محمد کرمداد فرماندهی و هدایت افراد را چه کسی بر عهده داشته؟ از پدرم شنیده ام که سردار علی جلال وقتی فشنگهای قطارش رو به اتمام بود به یکی از افرادش دستور می دهند  قطارهای احمد روباری را که جسدش پائین تپه ای که سنگر سردار علی جلال قرار داشت افتاده بود ،باز کند و به بالا بیاورد (نوع تفنگ سردار علی جلال در این نبرد پنج تیر بوده و احمد روباری از همین نوع اسلحه که بازهم متعلق به سردار علی جلال بود را حمل می کرده )و تا اینکه تنفگچی رئیس علی برای باز کردن قطار احمد روباری حرکت می کند تیری به او اصابت می کند و او را نقش زمین می سازد در همین زمان یکی از سرداران رشید طاهرزئی به نام محمد زهری در زیر باران تیر قطار را باز می کند و به رئیس علی می دهد از رشادت و شجاعت محمد زهری هر چه بگویم بازهم کم گفته ام 

دوست پژوهشگر تاریخ اگر دقت کرده باشید بنده گفته ام تنش بین سپاه دو طرف به اوج رسیده بوده و همه اماده جنگی سخت بودند و از قبل دو طرف  ساز وبرگ خود را برای این نبرد مهیا ساخته بودند واصلآ منظورم این نبود که جنگ را مراد یوسف و علی جمعه بپا کرده اند انها باعث برافروخته شدن اتش زیر خاکستر این جنگ بودند  و بنده نگفتم در روز جنگ برکت در پامسجد بوده گفتم سپاهیان برکت قبل از جنگ در پامسجد مستقر شده وبودند و همچنین  از اینکه خویشاوندی و اخوت میرو طاهرزئی را بازگو کردم به این علت است که فتنه گران چگونه می توانند بین دو طائفه دوست و برادر تخم نفاق بپاشند که عاقبت با جنگ و خونریزی به پایان برسد. همدوشی و مساعدت قوم زرهی و جانبختگی و رشادت و شجاعت و ایثار بزرگمردان این قوم بر کسی پوشیده نیست و لزومی به قیاس ان با طائفه میر نمی بینم زیرا طاهرزئی و میر با هم جنگیدند ولی زرهی و طاهرزئی باهم مشکلی ندارند و نداشتند و لزومی به یاد اوری هم نیست زیرا افتخارات طاهرزئی و زرهی یکی است و هردو را یک فامیل وعضو یک خانواده می دانم و اگر دقت کرده اید در ابتدای این داستان گفته ام سه سردار به همراه بقیه افراد طاهرزئی و همراهان بسوی ..... حرکت کرده اند و ما زرهی ها را طاهرزئی می دانیم و همیشه بعنوان طاهرزئی از انها یاد می کنیم و فامیلهای موجود مثل طاهری ،طاهرزئی ،طاهرزاده ،زرهی ، یزدان پناه ، افسری ، نیکخواه ، رشیدی ، اخلاقی ، رئیسی ، ترکمانی ، سعدینی ، ... را تشکیل دهنده قوم طاهرزئی می دانیم و دوست عزیز اگر بیایم  از زرهی ها تشکر وقدردانی کنیم  که در این نبردها همدوش و یاور قوم طاهرزئی بوده اند این ذهنیت را ایجاد می کند که دو قوم مجزای هم هستند 

اما در باره سوالات شما که پرسیده بود اسم مادر فلانی کیست و ..... مطلب بنده بازگو کننده رخدادی بوده که اصلآ با شجره گوئی مغایرت دارد و اگر جواب ان سوالها را نمی دانید ایمیل ادرست را به دست اندرکاران این وبلاگ بده تا پاسخ گوی شما در ایمیل خصوصی باشم و صحبت در باره شجره قومی در حوصله این بحث نمی گنجد . والسلام 

در پایان توضیحی را درباره چه بغان وبا چه بغون یاد اور می شوم که بعضیها انرا چه بگان خطاب می کنند . چه بغان مخفف چاه باغان است واسم نخلستانی است که در شمال نوشهر و غرب مدرسه شبانه روزی واقع شده و روایت شده اولین چاه و باغ طاهروئی در این مکان بوده که کم کم به چه بغون معروف گشته و چه بگان به چاهی که به بگ یا شترها در ان اب می دهند گفته می شود و چه بگان اشتباه است    

نیمرخ

جام جهانی تمام رویدادهای دنیا را تحت تاثیر قرار داده و همه چشمها به افریقای جنوبی دوخته شده تا تکلیف جام نوزدهم را بدانند و این روند نیز بر وبلاگها منطقه تاثیر گذاشته گرچه بلاگهای گیاوان زمین تحلیلی از مسابقات جام جهانی تا بحال نداشته اند ولی نویسندگان وبلاگ گروهی گیاوان زمین بجز امید همگی در گیر جام جهانی شده اند همین امر باعث شده که معمر قذافی رهبر لیبی نیز به فیفا حمله کند و فیفا را مافیای جهانی بداند حالا در غوغای جام جهانی براهک نسبت به اینده صندوق حمایت تحصیلی بیمناک است !!!!!با این حال هنوز کسی نمی داند ماریا شارپووا تنیسوری که با نمایشهای ضعیفش چهره شده عوامل استکبار جهانی و وابسته به دوم خردادیها و سبزهای ایرانی بوده

 

                           

                                  قابل توجه مولوی بحلی : به این عکس نگاه نکن که معصیت دارد

در همین گیرور دار محمد اراسته پیشکسوت بلاگرهای گیاوان سوار خر درک شده و نرسیده به اوای سیریک خرش لنگ گردیده طفلک سعید که از دامپزشکی سر در نمی اورد برای خر اراسته فقط توانسته ارزوی موفقیت کند ولی اراسته چرا سوار خر شده و به سیریک رفته ؟ به گزارش خبرگزاری جمکو نیوز اراسته از دیدن مطلب اقای عبدالرحمن ابراهیمی در وب سایت سیریک نیوز ناراحت شده و قصد داشته به کرتان برود و حضورآ اقای ابراهیمی را مواخذه کند چرا که در زمانی که هیچ کس ایشان را نمی شناخت اقای اراسته ایشان را به جامعه گیاوان و مناطق همجوار معرفی کرده و باید او انتقادش را به وبلاگ اراسته ارسال می کرد نه جائی دیگر !!!!! مدنگ می گوید هرچه نقد اقای ابراهیمی را سروپا کردم متوجه منظورش نشدم و بقول مدنگ مطلب اقای ابراهیمی از کامنت حمل نامفهوم تر بوده

هرچه سنگه بپای لنگه ، فرماندار سیریک بعد از حل تمامی مشکلات مردم شهرستان سیریک فقط یک مورد را از قلم انداخته بود و انهم نانواهای وابسته به استکبار جهانی !!!! و گفته باید مجوز همه را لغو کنم تا مردم در سه وعده فقط هواری برنج میل بفرمایند متاسفانه اقای سالاری برای واژه نامانوس هواری جایگزین مناسبی به فارسی نیافته تا بتواند ادعا کند که فارسی را پاس می دارد لذا دست به دامن دهخدای سیریک اقای محسن زره زاده مدیریت سیریک نیوز شده تا این گره کور را باز کند ولی محسن خان در جواب فرماندار گفته : فعلآ با واژه های اصیل سیریکی مثل :اتوکپی ،آپِل ،اشترمُرگ ،اوس ،ادوزنشن حال کن تا فکری به حال هواری کنم و فرماندار در جواب محسن گفته تا تو فکری کنی هواری داخلِ مَنجَل اسوزد !!!!! مدنگ می گفت سیریک نیوز عجب لغت نامه ای را نوشته ولی اشترمرگ داخل سیریک اصلآ نبوده که او اشترمرگ را سیریکی دانسته !!!!!!!

یکی می گفت مراد رحمتی به افریقای جنوبی رفته تا عکسهائی از مسابقات حساس را برای محمد اراسته مخابره کند ولی از شانس بد او هواپیمای اقای رحمتی بمانند هواپیمای عبدالمالک ریگی در فرودگاه بندرعباس به زمین نشسته و مراد رحمتی یک راست به سرزه رفته و مشغول تماشای جام جهانی فوتبال از شبکه جوان صدا و سیما شده اراسته در جواب مدنگ که ازاو پرسیده چرا اقای رحمتی بجای افریقا در سرزه است گفته : ای کارون سرمایه ای اویت و مرادُک بجای دیرِنِ سیاهون اجا به پیری بهروز سیل اکُن !!!!!!

رامی روستائی در اگهی که بزودی در وبلاگش به ثبت خواهد رسید اعلام خواهد کرد که وبلاگش را به قیمت دو ملیون تومان واگذار می کند رامی روستائی در جواب شخصی که پرسیده بود چرا به این قیمت ؟ گفته عکس سنگاو (خرچنگ ) که نماد این بلاگ است بیش از این مبلغ ارزش دارد مدنگ می گفت خود سنگاو دو هزار قیمت دارد ولی عکش ملیونی شده !!! 

ایا سیریک شناسی تراژدی از پیش تائین شده ای است

متاسفانه مرکز نشینان شهرستان سیریک در خیلی از موارد با اعمال تبعیض های مشهود بقیه شهروندان گیاوان را به دیده تحقیر می نگرند و نمونه بارز هم برخورد اخیر دوستان با شهروندان گروگ بوده. بنده با اینکه همیشه کارهای مهندس اباد را ستوده ام ولی در این مسئله سکوت را جایز نمی دانم . وبازهم می گویم مدیریت این وبلاگ نظر شخصی خود را بیان کرده . از شخص فهیمی مثل مهندس اباد انتظار نمی رود که به اسانی از اسم گیاوان بگذرد و پیشنه تاریخی گیاوان زمین را به قدمت چندین ماهه شهرستان سیریک ترجیح دهد .

خیلی ها اعتقاد دارند براهک بدنبال جار و جنجال است ولی بایستی منطقی فکر کرد اعتبار نام گیاوان کم نیست که دوستی در در ایمیل به بنده یاد اور شده که عقب گرد تاریخی می خواهم انجام بدهم . شهرستان سیریک در چند ماه حیاتش نمی تواند تاریخی داشته باشد و اگر هم از غلمک چاشک بپرسیم تاریخ شهرستان سیریک چیست ؟ جواب می دهد سیریک بخش بود و اقای سالاری امد و شهرستان شد !!!!!!

بنده در نوشهر طاهروئی ساکن هستم که الان جز منطقه شهری سیریک شده ولی این تاثیری در تاریخ کهن گیاوان زمین نخواهد داشت . ایا می شود براحتی قدمت چند صد ساله گروگ که تاریخ صنعت و هنر انجا افتخاری بزرگ برای گیاوان است را ندید گرفت ؟ وجالب اینکه مردم شریف گروگ هیچگاه گروگ را جدای از گیاوان و گیاوان را جدای از گروگ ندانسته اند . با قدمت بازگر و همزنگ و کوهستک و سرزه و ..... چه می خواهند بکنند . وجای بسی افسوس است که سیریکیها خود را تافته جدا بافته از گیاوان می دانند و کوچکترین اهمیتی به مردم و پیشنیه غرور افرین گیاوان نمی دهند . اگر قرار است این طرح سیریک شناسی باشد پس بهتراست خود سیریکی ها انرا بنویسند و محدوده جغرافی اش شامل بیلائی و کنکی و چالاکو باشد و گیاوان هم احتیاجی ندارد که بوسیله سیریک شناسی شهره عام گردد

اگر منطقه را می خواهیم منطقه بلوچ نشین معرفی کنیم بهترین واژه کلمه بلوچی گیاوان است و بطور حتم در محدوده جغرافیائی طرح مذکور اکثریت نسبی بلوچ هستند . و مشارکت بالای همه گیاوانیان باعث می شود که اثری جامع و پربار از کار در اید . متاسفانه سیریک نشینان خود را شهری می دانند که شهری به شهر نشینان اطلاق می شود و وقومی شناخته شده نیست . به امید بازنگری جدی مجریان طرح سیریک شناسی در گزینش اسمی فراگیر برای این طرح بزرگ ...... ومن الله توفیق    

 

نویسنده : براهک

سیریک یا گیاوان

سیریک یا گیاوان ؟؟؟

یکی از کم کاریهای مشهود توسط نخبگان و قلم بدستان گیاونی ننوشتن کتابی به مضمون مورد بحث است همینطور که شاهد بودیم نویسنده ای کتابی را به رشته تحریر در اورد و بزرگترین جفا را در حق گیاوان و بزرگمرادن تاریخی گیاوان زمین انجام داد.

بنده بشخصه طرفدار و دوستدار مهندس اباد هستم و حتی در چندین پست از خدمات ارزنده ایشان یاد کرده ام . ولی اینکه گیاوان شناسی را به سیریک شناسی ترجیح دهیم عقلانی به نطر نمی رسد . دوستان در چندین پست و کامنت اشاره داشته اند که وقتی می گوئیم از بیابان هستیم کسی متوجه نمی شود و لی با اوردن اسم شهرستان سیریک همه متوجه منظورمان می شوند و .... مدیریت وبلاگ گروهی اقای طاهو از این طرح استقبال کرده اند و بیان داشته اند که سیریک را به اسم گیاوان در بلوچستان می شناسند و ....  اولآ ایشان دیدگاه شخصی خویش را ارائه داده اند و بنده به دیدگاه و نظرشان احترام قائلم . ولی باید توجه داشت وقتی حرف از نوشتن تاریخ به میان می اید دستکم از پنجاه سال پیش باید گفت و قدمت تاریخی شهرستان نوپای سیریک به دوسال هم نمی رسد پس نمی توان ادعا کرد سیریک و توابع و یا ............. نام بلند گیاوان قدمتی چند صد ساله دارد  وگذشتن از اسم گیاوان سهوآ و یا عمدآ فاجعه ای تاریخی بشمار می اید و هنوز که در اول کار هستیم با گیاوان شناسی هم می توان این پروژه را پررنگ و مشارکت افراد را بالا برد و هم مستندی تاریخی را به اسانی به بوته فراموشی نسپرد و با درایتی که از مهندس اباد سراغ داریم مطمئنیم ایشان بهترین گزینه را انتخاب خواهند نمود .

 با سپاس